سلسبیل

عَیْنًا فِیهَا تُسَمَّى سَلْسَبِیلا

سلسبیل

عَیْنًا فِیهَا تُسَمَّى سَلْسَبِیلا

سلسبیل

سلسبیل در اصل چشمه ایست در بهشت که ان شاالله همه از آن خواهیم نوشید.اما اینجا مکانی است برای مرور یک آیه از قرآن با هم. هدف این است که باور کنیم این کتاب برای ما نازل شده و ما حق داریم در آن تدبر کنیم وآن را بفهمیم. قرآن مهجور است. از قرآن نترسیم وبا آن مانوس شویم.

ای رُخت چون خلد و لعلت سلسبیل
سلسبیلت کرده جان و دل سبیل
سبز پوشان خطت بر گرد لب
همچو مورانند گرد سلسبیل

آخرین مطالب

  • ۱۰ آبان ۹۶ ، ۱۹:۲۹ 72ملت

ترس از مربی

يكشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۵:۰۴ ب.ظ

قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ ۚ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَٰذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ ۗ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ ۗ إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسَابٍ(10 زمر)


تصمیم گرفتیم بهترین مربی شهر را انتخاب کنیم. کسی که تا به حال شاگردانش مدالهای جهانی زیادی را کسب کرده بودند. بی تردید او بهترین کسی بود که می توانست ما را تمرین دهد.

کسانیکه قبلا با او کار کرده بودند هشدار می دادند که باید از آقای مربی ترسید.

روز اول باشگاه هرچه نگاهش می کردی چیزی برای ترسیدن در چهره اش نبود .چهره ای همیشه خندان و نگاهی پدرانه و قلبی که می شد صدای تپشش را برای شاگردانش شنید.

روزهای اول تمرین به سرعت گذشت بقدری سریع که توصیه السابقون را هم فراموش کردیم. آقای مربی همیشه مراقبمان بود هر ضربه اشتباه را تذکر می داد ، زمین می خوردیم سریع بالای سرمان می رسید، تر و خشکمان می کرد و...همه چیز خوب پیش می رفت تا روزیکه قرار شد مرحله اصلی تمرینات آغاز شود.

آن روز یک بدنسازی چند ساعته را در تپه های حاشیه شهر گذراندیم .آن روز 30-40نفری بودیم که به تپه ها رفتیم .اما در برگشت چند نفری جاماندند و نیامدند.چیزی نمانده بود که من هم کم بیاورم اما هدفی در بالادست مرا به سوی خود می خواند.

روزهای بعد،تمرینات سخت، ریزش نفرات. واقعا تحمل کردنی نبود بالاخص که این روز آخری آقای مربی بعد تمرین لختمان کرد و با چوب ضربات محکمی را به پهلو ،ساق دستها و...وارد کرد. آخرین بازماندگان هم با دست و پای قلم شده و دنده های ضرب دیده راهی منزل شدند.چشم های سیاهی رفت و روی همان تپه از حال رفتم. چشم که باز کردم مربی بالای سرم بود، نه این سر من بود که روی پای مربی بود شربت عسل را آرام هم می زد و می خندید همان خنده همان نگاه روز اول . وصدای قلبش را که حالا از این فاصله نزدیک به راحتی می شنیدم.با نیمه جانی که داشتیم خودمان را به بالای کوه خضر نبی(علی نبینا و آله علیه السلام) رساندیم .نماز را همانجا خواندیم .

سوالی ذهنم را در گیر کرده بود که نمی توانستم نپرسم.آنهم حالا که بعد از نماز است و مربی خنده روست.

دل را زدم به دریا .گفتم: ببخشید آقای مربی می تونم یه چیزی بپرسم؟ با لبخند ملیحی جواب داد : انگار خیلی حالت جا اومده ؟ خب بپرس ببینم.

گفتم: نه به اون زدن ها نه اون شربت عسل،نه به اون اخم های موقع تمرین نه به این خنده ها. تکلیف ما رو روشن کنید باید از شما بترسیم یا...؟

نگاهش عمیق تر شد و عمق لبخندش کمتر. گفت: تا وقتی مربیم اینها اقتضای مربی گریه، خطا کنید چوب می خورید برای محکم شدن سختی باید بکشید برای بالارفتن باید از زمین بلند بشید و..نگاهی به عبادتگاه حضرت خضر(علی نبینا و آله علیه السلام)  انداخت و ادامه داد.همه چیز این عالم در حال تربیت است و شوخی بردار هم نیست مثلا دانه ای که قرار است درختی تنومند شود اگر از خاک بیرون بیفتد خوراک کلاغ می شود، دچار آفت شود سم پاشی می شود و اگر کج رشد کند قطع می شود.

این خاصیت مقام تربیت است و ربطی به عطوفت شخص مربی ندارد.



بگو: «اى بندگان من که ایمان آورده‌اید، از پروردگارتان پروا بدارید. براى کسانى که در این دنیا خوبى کرده‌اند، نیکى خواهد بود، و زمین خدا فراخ است. بى‌تردید، شکیبایان پاداش خود را بى‌حساب [و] به تمام خواهند یافت.»

نظرات  (۲۵)

ممنون از وب خوبتون
پاسخ:
ممنون از حضورتون
زندگی هم با مشت ولگد تربیت میکنه
پاسخ:
کاش تربیت بشیم

ما که فقط کبود شدیم

ممنون از حضورتون
۱۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۰:۴۹ رفاقت به سبک شهید
چقدر حال روز من تو بندگی و تنبیه هایی که میشم ولی نگاه پر محبت الهی همیشه دستگیرمون
امیدوارم تو رشته ورزشی پهلوان و قهرمان مثل شهید ابراهیم هادی بشید ان شالله
پاسخ:
خیلی ممنون از اینکه با دقت خوندید

مطمئنم این تمرینات مربی دلسوز شما رو قهرمان بندگی خواهد کرد
ان شاالله
این راه شربت عسل هم داره

البته ورزش ما بیشتر تمثیله تا حقیقت😁😁


عجب مربی معرکه ای ... خدا حافظش باشه
پاسخ:
خیلی وقت ها این مربی خود خود خداست😁😁

تا به حال تمرینتون نداده؟
اون که خیلیییییی
هنوز اثرات آخرین تمرینش کبوده...
پاسخ:
این دنیا کبود بشیم به از اون دنیاست😀😀😀
تنت نرم و دلت گرم و لبت خندان باد.
پاسخ:
و...؟


دعا کنید تن و روحمون ورزیده بشه
والا عادت به نرم و گرم آدم رو جهنمی میکنه
تلنگر و رزق خوبی بود ممنون
پاسخ:
الحمدلله 
ممنون از حضورتون

همه بر سفره قرآن مهمانیم
نمیدانم
چند وقتی است در ذهنم خدایی را تصور میکنم که ورای هر صفتی است
مربی بودن به خدا نمی چسبد حتی
پاسخ:
تصور کردن چی
به خدا می چسبد!؟😋

اصلا بعد از خلقت ربوبیت می چسبد اساسی
سئوال اول اینکه واقعی بود؟ چوب خوردید؟
سئوال دوم اگه واقعی نیست خودتون نوشتید؟ خیلی خوب بود:)
من زیاد از دنیا چوب خوردم ولی نمیدونم چرا درست نمیشم، کلا مبحث عبرت گرفتن رو هیچ وقت یاد نگرفتم‌.
پاسخ:
واقعیت با اغراق
چوب هم خوردیم ولی شربت عسل نه😁

شما دیگه ان شاالله از همسر باید چوب بخوری
انوقت اصلا خودتان می شوید درس عبرت😁

ممنون که اومدین
سلام
یاد یارب یا رب یارب دعای کمیل افتادم...
داد میزنی گریه میکنی که توی همین دنیا چوب بخوری که موقع مسابقه ورزیده باشی و نبازی.
پاسخ:
سلام و رحمت الله

و اینکه زیر هر یارب تو لبیک ماست
اگر نگاهمان را الهی کنیم چقدر عاشق این نام رب می شویم
و چقدر شیفته تربیت
نفس آدم وقت پیدا کنه، بلاهای زیادی سرت میاره. باید به کارش بگیری
متاسفانه من در این مورد سستم!
پاسخ:
به نظرم شما حسابی در گیر و دار تربیتید

بالا و پایین ها شما را خوب خواهد ساخت اگر کم نیاورید
ان شاالله
الان چوب خوردن از همسر ان‌شاا... داره؟:))
اون دیگه همسر نیست خو وحشیه:))
ولی همسری که بخواد منو چوب بزنه میخوام هرگز نیاد، بیادم خودم خفه‌اش میکنم قبلش هم یه چندتا چوب میزنمش که برای بقیه‌ی مردها بشه اینه‌ی عبرت؛ فلذا هر کی با فرشته در افتاد ور افتاد:)))
پاسخ:
با این خط و نشونی که شما کشیدی بعید میدونم کسی اصلا طرف دخترای کوچتون بیاد
یه بار تو اتوبوس یه خانم و آقا پشت سرم بودن کل مسیر رو با هم دعوا می کردن،موقع پیاده شدن مرده به زنش گفت:اصلا میدونی چیه بابات رو جهازت یه چوب هم به من داده گفته تکون خورد بتکونش😁😁

یعنی اینجوریاست دیگه یه همچین پدرهای مهربونیم داریم😂😂
مگه من براشون نامه‌ی فدایت شوم فرستادم؟ خب نیان :)) :دی
بابای اونم تو خونه‌اش یه کلت گذاشته بود برای من گفت دیدی وحشی بازی در اورد خلاصش کن:)))😃✌
پاسخ:
ای داد بی داد
من فقط برای اون بنده خدا از خدای منان طلب عافیت و صبر دارم

😝😜😂
کاش زیر فشارها و سختی ها و رنج های زندگی، یادمون باشه اینا به نفع خودمونه و
از مربی دلگیر نشیم....
پاسخ:
یک نکته مهم هست و اون اینه که خیلی از اوقات رفتار غلط ما باعث رنج ها میشه و مربی اون رنج رو برای ما نخواسته 
توی کوه پاتو کج بذاری پیچ میخوره و این جز تمرین نیست
منم براش همین ارزو رو دارم... اما خیلی هم دلش بخواد، پسر نیست که لامصب لوک خوش شانسه:))) حتی بیشتر که فکر میکنم میبینم من اصلا نیمه‌ی گور به گور ندارم خدا منو کامل افریده، بله اینجوریاست:)))
پاسخ:
لوک خوش شانس، بوشوگ ، دالتون ها و...

عجب زندگی پر هیجانی

خدا عاقبت بخیری نصیبمون کنه😊
تشخیص علت رنج ها با ما نیست.
ما فقط باید مراقب رفتار خودمون باشیم و بعد هر رنجی رو بپذیریم
ضمن اینکه باید تلاش کنیم برای رفع رنج.

کلا مقوله ی حرف داری هست.
مجال نیست
پاسخ:
فرمایشتون کاملا متینه
ما باید بیشترین و بهترین تلاش رو انجام بدیم

حرف زیاد است
دقیقا
ممنون از حضورتون
مربی بودن خدا عجب حال خوبی به ادم میده..
پاسخ:
واقعا

حس خوبیه اگه خودمون رو به تربیت الهی بسپریم

ممنون از حضورتون
نه فعلا وارد تربیت نشدم. متاسفانه
اما اینجوری که پیش اومده، فکر کنم به زودی وارد بشم.
اگه سختی ها به علت کم کاری خودم باشه چی؟ فکر نکنم در این مورد ساختنی در کار باشه. فقط جبران کم کاری هاست.
پاسخ:
هر لحظه این مسیر انسان تحت تربیته فقط باید حواسش رو جمع کنه

کم کاری های خود ماهم موجب تربیت می شود
یادمه اولین باری که این مکان رفتم،روز شهادت امام سجاد بود.یه مسجد نقلی و روبروی جمکران.توی یه اتاق کوچیک نماز جماعت خوندیم و یک آقایی چند خط روضه.حال عجیبی بهم دست داد و خدا را بابت این رزق شکر کردم که یه جای دنج و دور از مردم و شهر قسمت روضه امام سجاد شده
پاسخ:
سلام علیکم
خوشا به سعادتتون واقعا جای باصفائیه
ان شاالله بازهم قسمتتان شود
زیباوتامل برانگیزبودواگرشاگردخوبی باشی درودیوارهم استادمیشن
پاسخ:
همینطوره
اگر شاگرد خوبی باشیم
اگر...

ممنون از حضورتون
۱۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۰:۳۰ خادم امام زمان عج الله
با سلام و صلوات خداقوت


اهمیت سبک زندگی مهدوی

پیامبـر اکرم (ص) : «من مات و لـم یعـــــرف امام زمانه مات میـتـة جـــاهـلیة»

این سخن نورانی، عاقبت کسی که معرفت امام زمانش را نیافته و او را پیشوا و واجب الاطاعة در طول زندگیش و در تمام عرصه هایش نداند، خروج از دنیا با حالت غیر مسلمان معرفی کرده است و اعمال چنین فردی مورد قبول حضرت حق نخواهد بود.

معلوم است که از طرفی کسی به مرگ جاهلی و غیر اسلامی می میرد که به صورتی غیر اسلامی زندگی کرده باشد و از طرف دیگر دین به عنوان برنامه زندگی موفق، تنها به وسیله امام معصوم به دست می آید بنابراین خروج از محور رضایت امام عصر حتی در رفتارهای ظاهری زندگی به نوعی خروج از زندگی اسلامی محسوب شده که نتیجه آن، همان مردن به گونه جاهلی یعنی عصر قبل از اسلام خواهد بود.

*نکته اول:
یعنی کسی که به سبک مهدوی زندگی نکند و معرفت به امام زمانش نداشته باشد (لم یعرف)؛ کافر از دنیا رفته است(میتة جاهلیه)

**نکته دوم:

معرفت یعنی سبک زندگی مهدوی و معرفت به امام زمان 4 مرحله دارد:

1. او را امام بداند

2. اورا مفروضه الطاعه بداند.( اطاعت از او را بر خود واجب بداند)

3. او را غریب بداند، (شان و منزلت امام زمانش را نمی شناسد)

4. او را شهید بداند ( یعنی شاهد بداند و هر لحظه در محضر امام زمانش است ، هر لحظه خود را در محضر امام زمانش بداند، هر لحظه استغفار میکند و مرتکب خطا و گناه نمیشود)

**نکته سوم:

مرگ جاهلیت به چه معناست؟

جاهلیت کفر و نفاق و گمراهیست، در مقابل عقل است نه علم. یعنی بندگی و عبادت خدا را نکردن.
از طرف منم میزدت!
خب بیشتر تربیت میشدی! :)

+ پستهای خوبت با اون آیه اولش، همیشه خستگی بره.
پاسخ:
شما تشریف بیارید هم از جانب خودتون بزنید هم دوستان عزیز
که بیشتر بیشتر تربیت بشم😁😁😁


این نظر لطف شماست😍😘
۲۴ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۱:۳۶ راهی به سوی نور
سلام.
توی تفسیر سوره انشراح می خوندم که امکان به دست آوردن آسونی بدون سختی اصلا ممکن نیست!
ممنون از متنتون
پاسخ:
سلام و رحمت الله
ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد

ممنون از اینکه بابیان تفسیر متن را تکمیل نمودید
خدا اولین معلم و مربی هست ... ما شیعیان هم اگه ادعایی داریم باید مثل این بیت شعر عمل کنیم :
رشته ای بر گردنم افکنده دوست ... می کشد هرجا که خاطرخواه اوست ...

( اینجا یه پرانتز باز کنم که البته خراب کاری های خودمون رو گردن خدا نندازیم به اسم حکمت و تقدیر الهی و ...!!!)
پاسخ:
بسیار زیبا و دلنشین بود با پرانتزی دقیق

باید حواسمان به مقام تربیت باشد که اگر خطا کنیم چون مربی که لازمه تربیت است فرود می آید
سلام
قشنگ بود
یاد داستان شکل دادن فولاد با حرارت و پتک آهنگری افتادم!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی