سلسبیل

عَیْنًا فِیهَا تُسَمَّى سَلْسَبِیلا

سلسبیل

عَیْنًا فِیهَا تُسَمَّى سَلْسَبِیلا

سلسبیل

سلسبیل در اصل چشمه ایست در بهشت که ان شاالله همه از آن خواهیم نوشید.اما اینجا مکانی است برای مرور یک آیه از قرآن با هم. هدف این است که باور کنیم این کتاب برای ما نازل شده و ما حق داریم در آن تدبر کنیم وآن را بفهمیم. قرآن مهجور است. از قرآن نترسیم وبا آن مانوس شویم.

ای رُخت چون خلد و لعلت سلسبیل
سلسبیلت کرده جان و دل سبیل
سبز پوشان خطت بر گرد لب
همچو مورانند گرد سلسبیل

آخرین مطالب

  • ۱۰ آبان ۹۶ ، ۱۹:۲۹ 72ملت

شنیدن تا چشیدن

سه شنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۴۴ ب.ظ

سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿صافات۱۵۹﴾

 

ازاهالی روستا بودیم. روستایی در دل کویر، کوچک و گرم و خشک.

خیلی چیزها را فقط شنیده بودیم نه دیده بودیم و نه چشیده بودیم.البته اینها زیاد هم به روستایی بودنمان مربوط نبود این را بعدها فهمیدم که معنی مستضعف را دانستم.ما مستضعف بودیم.

بعد از دبیرستان وارد رشته زنبور داری شدم. نمی دانم جو دانشگاه چه داشت که مرا درس خوان تر کرده بود. وحالا نفر اول کلاس شده بودم.تاجاییکه دوره کاردانی بهترین شاگرد کلاس شدم. واین شروعی بودبرای ادامه راهی جدید که با انتشار چند مقاله و رتبه های خوب کشوری همراه بود.

شاید کمتر کسی را می شد پیدا کرد که به اندازه من از شهد و عسل و زنبور اطلاع داشته باشد. شب و روزم را به دنبال مطلب جدید بودم.

 

یکبار که هم کلام پیرمردی از کندو داران قدیمی شده بودم بر حسب عادت شروع کردم به صحبت از عسل و زنبور و کندو و...

پیرمرد در تمام مدت فقط ساکت و آرام گوش می داد، بالبخندی ملیح بر کنج لب.حرفهایم که تمام شد سرش را به گوشم نزدک کرد و آرام پرسید. عسل خوردی!؟

ناگهان به خودم آمدم. دیدم مدتهاست فقط سرگرم دانستنم. من عسل را خوب می دانستم اما عسل چشیدن چیز دیگریست.

پیرمرد گفت حرفهایت بی راه نیست اما هنوز کامت شیرین نشده! ظرف عسلی آورد و انگشتی از عسل داخل دهانم گذاشت.

 

عسل را خوردم.شیرین بود. شیرین تر از همه شهدهایی که در مقاله ها خوانده و نوشته بودم.

 


پ ن:خدا منزه است از آنچه در وصف مى ‏آورند.

نظرات  (۲۱)

زیبا بود
ممنونم...

یاعلی مدد
پاسخ:
سلام و رحمت الله
طاعات قبول 

رسیدن بخیر
کم پیدایید

ممنون از حضورتون
سلام خاطره‌ی خودتون بود؟
چه حرف عجیبی داشت ...
خیلی چیزا رو می‌دونیم بدون اینکه تجربه یا لمس‌شون کرده باشیم!
پاسخ:
سلام و رحمت الله
بیشتر داستانک بود تا خاطره😁

خیلی چیزها...
ممنون از حضور و توجهتون
التماس دعا
علیکم السلام

قبول حق...
طاعات شما هم قبول

کم پیدا که چه عرض کنم...
دعامون کنید
یاعلی مدد
پاسخ:
سلام و رحمت الله

ان شاالله هرکجا که هستید در مسیر عبودیت حرکت کنید

یاعلی
جالب بود...
پاسخ:
😋

ممنون از حضورتون
۰۲ خرداد ۹۷ ، ۱۷:۳۲ رفاقت به سبک شهید
احلی من العسل روزیتون ان شالله
پاسخ:
طاعات قبول

چه دعایی
احسنت

همچنین گواری شما باد
یاعلی
به قول ضرب المثل قدیمی منتها با اندکی تغییر : شنیدن کی بود مانند چشیدن برادر ... !!!
پاسخ:
دقیقا
احسنت
ان شاالله طعم خوشش را بچشیم در این ماه عزیز
۰۵ خرداد ۹۷ ، ۰۲:۲۳ صحبتِ جانانه
سلام و رحمت الله
یاری فکری مخاطبان گرامی مورد نیاز است
http://besme-rabbel-hossein.blog.ir/post/438
روزها و روزها بازش33س3فف لای منبر داشتم به آن تابلوی بالای باند نگاه میکردم
قشنگ بود و بزرگو
همه من را می دیدند و من آن را
خط معلی بود به گمانم: یا مولای بذکرک عاش قلبی
امسال رمضان تقدیرم دیگر در آن مسجد رقم نخورد
مسجد امسال به غایت کوچک و چیزی جز چند تمثال امام حسین و آقا ابالفضل نداشت
اما چشم های درشت و اشک آلودی پای منبر بودند که طعم آن تابلو را داشتند
گاهی به دست های پینه بسته شان و گاهی به صورت های گل انداخته ی بچه ها خیره می شوم
اینجا چرا طعم دیگری دارد زندگی؟
از کدامین خدا حرف میزنم وقتی همه شان بهتر از من او را چشیده اند..
دیروز که ممد حسن دست من را محکم می کشید تا به طویله ببرد
گفت: میدونم خدا خیلی بزرگه و دلش نمیاد این بزغاله من بمیره! میخوام شما دعا کنی
حالا بالای این منبر به ممد حسن از خدا چه بگویم که او بهتر از من خدا را چشیده...



داستان بداهه
پاسخ:
بسیار عالی
سر افراز فرمودید با این بداهه زیبا

تجربه سختیه برای کسانی که عملی راه را رفته اند تئوری ارائه دهی
این را به واسطه رشته دانشگاهیم درک کردم
در جمع کشاورزان کهنه کار بیایی درس کاشت و...غیره بدهی

ممنون از حضورتون
التماس دعا
سلام
خواهش میکنم


اشتباه تایپی در اول کامنت رخ داده

روزها و روزها بالای منبر داشتتم به آن.....
پاسخ:
سلام و رحمت الله
ممنون از حضورتون

محتاجیم به دعای خیرتان  شدیدااااا
۰۶ خرداد ۹۷ ، ۱۳:۲۱ راهی به سوی نور
این در وصف نیومدن خدا خیلی چیز پیچیده ایه به نظرم...
این نامحدود بودن برای فکر محدود ما...
خدا روزیمون کنه «فی مَقْعَدِ صِدْق عِنْدَ مَلِیک مُقْتَدِر» رو ان شاءالله...
پاسخ:
واقعا پیچیده است باید غرق در این بی نهایت شد تا....


ممنون از حضورتون
التماس دعا
عسل عشق تون به خدا مصفّا باد.
پاسخ:
بار دگر آن حبیب رفت بر آن غریب
تا جگر او کشید شربت موفور خویش
شربت او چون ربود گشت فنا از وجود
ساقی وحدت بماند ناظر و منظور خویش
نوش ورا نیش نیست ور بودش راضیم
نیست عسل خواره را چاره ز زنبور خویش


طاعات قبول حضرت برادر
التماس دعا
۰۸ خرداد ۹۷ ، ۱۰:۵۰ بانو ایرانی
عسل نخوردم هنوز! دقیقا مشکل گفتن ما از دین و عرفان و خدا و حتی نماز، همینه! هنوز نچشیدیم!
پاسخ:
دعا کنید در این ماه مبارک کاممان را شیرین کنند

هرچند عسل خوردن نیش خوردن می طلبد که این بنده جراتش را ندارد

ممنون از حضورتون
سلام مومن. جزاکم الله خیرا

ولادت کریم آل طه، امام حسن مجتبی سلام الله علیه و آله بر شما مبارک

طاعاتتون قبول

خدا اونی که از عسل هم شیرینتره، بهت بچشانه ان شاء الله...


عاقبتتون به خیر به حق حضرت ابوتراب
یا علی
پاسخ:
سلام و رحمت الله
ان شاالله حاجات روا شوید از دست امام کریم

عاقبتمون ختم به شهادت
گاهی هم میچشیم اماباوجودلمس نمیکنیم
پاسخ:
کاش خوراک هر دم و هر لحظه مان شود
متن تون شیرین بود
پاسخ:
الهی کامتان همیشه به شهد ذکر خدا شیرین باشه

ممنون از حضورتون
احسنت...
پاسخ:
احسنت به شما و اشعار زیباتون

ممنون
مثل ایمان که باید بچشیم
نه اینکه ازش بخونیم و علم زیاد کنیم
پاسخ:
دقیقا مثل ایمان
با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمیشه

ممنون از حضورتون
التماس دعا
تو چرا اینقدر ناز می‌نویسی؟
هوم؟
کتک میخوای؟
پاسخ:
در نمی گیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست
خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت


فدای شما بشم که با روحیه جهادیت همه چیو ناز میبینی
😍😍
۰۳ تیر ۹۷ ، ۲۳:۱۱ فرناز فرزان
خیلی قشنگ بود :)
پاسخ:
ممنون از حضورتون
۱۹ تیر ۹۷ ، ۱۰:۰۸ آقای بیدل
شیرین بود چقدر این مطلب ...
پاسخ:
گوارای وجودتان باد برادر
۲۰ بهمن ۹۷ ، ۱۶:۰۳ علی اسفندیاری
به به
خیلی وقت بود که چنین متنی توی بلاگستان ندیدم
با روح و روان ما بازی کردی
پاسخ:
سلام علیکم
ممنون از لطفتون
و بسیار سپاس از اینکه خوندید

اجرک الله

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی