دور یا نزدیک
فَهَلْ یَنظُرُونَ إِلَّا ٱلسَّاعَةَ أَن تَأْتِیَهُم بَغْتَةً ۖ فَقَدْ جَآءَ أَشْرَاطُهَا ۚ فَأَنَّىٰ لَهُمْ إِذَا جَآءَتْهُمْ ذِکْرَىٰهُمْ(محمد18)
هنوز ساعتی از حضورمان در منزل دایی جان نگذشته بود که صدای اذان بلند شد . پسر دایی گرامی سرش را از توی ماشین حساب مهندسی اش بیرون آورد و درباره نماز سخن ها راند. نمازی که این روزها رهایش کرده بود تا پیوندش را با عقاید روشن فکریش!!! محکم تر کند. وبعد دوباره سرش را در ماشین حسابی برد که جایزه مسابقات قرآن مدارس بود.
دایی جان در حالیکه کامنت های یک پیج اینستا ناگرامی را برایم می خواند سعی می کرد قانعم سازد که تفکرات ما متحجرانه است و امروز جوانها چیز دیگری می خواهند. وظاهرا طبق فرمایشات ایشان و آن جوانهای کامنت گذار رفع همه مشکلات به دست نظریه فروید بود.
بانک خیلی شلوغ بود و بعد از 40دقیقه نوبت به من رسید هرچه مسول باجه را صدا کردم . اصلا در این باغ نبود و سرگرم تلفن همراهش بود. به احترام کار واجبش!! سکوت کردم تا اینکه یکی از بنگاه داران که از ملاکین منطقه است وارد شد. از نگهبان دم در تا جناب رئیس تا کمر به پای قدوم ایشان خم شدند
فرمود: از نشانه هاى قیامت تضییع نماز، پیروى از شهوات ، تمایل به هواپرستى ، گرامى داشتن ثروتمندان ، فروختن دین به دنیا است ، و در این هنگام است که قلب مؤ من در درونش آب مى شود، آنچنان که نمک در آب ، از اینهمه زشتیها که مى بیند و توانائى بر تغییر آن ندارد.
سلمان گفت آیا چنین امرى واقع مى شود اى رسول خدا.
فرمود: آرى سوگند به آن کس که جانم به دست او است ، اى سلمان !
در آن زمان زمامدارانى ظالم ، وزرائى فاسق ، کارشناسانى ستمگر، و امنائى خائن بر مردم حکومت مى کنند.
((سلمان )) پرسید آیا این امر واقع مى شود اى رسول خدا؟!.
فرمود: آرى سوگند به آن کس که جانم در دست او است ، اى سلمان ! در آن هنگام زشتیها زیبا، و زیبائیها زشت مى شود، امانت به خیانتکار سپرده مى شود، و امانتدار خیانت مى کند، دروغگو را تصدیق مى کنند و راستگو را تکذیب !.
((سلمان )) سؤ ال مى کند: آیا چنین چیزى واقع مى شود اى رسول خدا؟!
فرمود: آرى سوگند به کسى که جانم در دست او است ، اى سلمان ! در آن روز حکومت به دست زنان ، و مشورت با بردگان خواهد بود، کودکان بر منابر مى نشینند، و دروغ ، ظرافت ، و زکات ، غرامت ، و بیت المال ، غنیمت محسوب مى شود!.
مردم به پدر و مادر بدى مى کنند، و به دوستانشان نیکى ، و ستاره دنباله دار در آسمان ظاهر مى شود.
سلمان گفت : آیا این امر واقع مى شود اى رسول خدا؟!
فرمود: آرى سوگند به کسى که جانم به دست او است ، اى سلمان ! در آن زمان زن با شوهرش شریک تجارت مى شود (و هر دو تمام تلاش خود را در بیرون خانه و براى ثروت اندوزى به کار مى گیرند) باران کم ، و صاحبان کَرم خسیس ، و تهیدستان حقیر شمرده مى شوند. در آن هنگام بازارها به یکدیگر نزدیک
مى گردد، یکى مى گوید چیزى نفروختم ، و دیگرى مى گوید سودى نبردم ، و همه زبان به شکایت و مذمت پروردگار مى گشایند!.
سلمان گفت : آیا این امر واقع مى شود اى رسول خدا؟!.
فرمود: آرى سوگند به کسى که جانم در دست اوست ، اى سلمان ! در آن زمان اقوامى به حکومت مى رسند که اگر مردم سخن بگویند آنها را مى کشند، و اگر سکوت کنند همه چیزشان را مباح مى شمرند، اموال آنها را غارت مى کنند و احترامشان را پایمال و خونهایشان را مى ریزند، و دلها را پر از عداوت و وحشت مى کنند، و همه مردم را ترسان و خائف و مرعوب مى بینى !
((سلمان )) عرض کرد: آیا این امر واقع مى شود اى رسول خدا؟!.
فرمود آرى ، قسم به آن کسى که جانم به دست او است ، اى سلمان ! در آن هنگام چیزى از مشرق چیزى از مغرب مى آورند (قوانینى از شرق و قوانینى از غرب ) و امت من متلون مى گردد! واى در آن روز بر ضعفاى امت از آنها، و واى بر آنها از عذاب الهى ، نه بر صغیر رحم مى کنند، نه احترام به کبیر مى گذارند، و نه گنهکارى را مى بخشند، بدنهایشان همچون آدمیان است اما قلوبشان قلوب شیاطین !.
سلمان گفت : آیا این امر واقع مى شود اى رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلّم )؟!.
فرمود: آرى قسم به آن کس که جانم در دست او است ، اى سلمان ! در آن زمان مردان به مردان قناعت مى کنند، و زنان به زنان ، و بر سر پسران به رقابت برمى خیزند همانگونه که براى دختران در خانواده هایشان !. مردان ، خود را شبیه زنان و زنان خود را شبیه مردان مى کنند، و زنان بر زین سوار مى شوند (و به خودنمائى مى پردازند) بر آنها لعنت خدا باد!.
((سلمان )) عرض کرد: آیا این امر واقع مى شود اى رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلّم )؟!.
فرمود: آرى سوگند به کسى که جانم در دست او است ، اى سلمان ! در
آن زمان به تزیین مساجد مى پردازند، آنچنان که معابد یهود و نصارا را تزیین مى کنند، قرآنها را مى آرایند (بى آنکه به محتواى آن عمل کنند مناره هاى مساجد طولانى ، و صفوف نمازگزاران فراوان ، اما دلها نسبت به یکدیگر دشمن و زبانها مختلف است !.
((سلمان )) گفت : آیا این امر واقع مى شود اى رسول خدا؟!.
فرمود: آرى سوگند به کسى که جانم در دست او است ، اى سلمان ! در آن هنگام پسران امت مرا با طلا تزیین مى کنند، و لباسهاى ابریشمین حریر و دیباج مى پوشند، و از پوستهاى پلنگ براى خود لباس تهیه مى کنند!.
((سلمان )) عرض کرد: آیا این امر واقع شدنى است اى رسول خدا؟!.
فرمود: آرى سوگند به کسى که جانم به دست او است ، اى سلمان ! در آن هنگام زنا آشکار مى گردد، معاملات با غیبت و رشوه انجام مى گیرد، دین را فرو مى نهند و دنیا را برمى دارند.
((سلمان )) گفت : آیا این امرى شدنى است اى رسول الله (صلى اللّه علیه و آله و سلّم )؟!
فرمود: آرى سوگند به کسى که جانم به دست او است ، اى سلمان ! در آن هنگام طلاق فزونى مى گیرد، و حدى براى خدا اجرا نمى شود، اما با این حال به خدا ضرر نمى زنند (خودشان زیان مى بینند).
((سلمان )) عرض کرد: آیا این امرى شدنى است اى رسول خدا؟!.
فرمود: آرى ، سوگند به کسى که جانم به دست او است ، اى سلمان ! در آن هنگام زنان خواننده ، و آلات لهو و نوازندگى آشکار مى شود، و اشرار امتم به دنبال آن مى روند
((سلمان )) گفت : آیا این شدنى است اى رسول خدا؟!
فرمود آرى سوگند به کسى که جانم به دست او است ، اى سلمان ! در آن هنگام اغنیاى امتم براى تفریح به حج مى روند، و طبقه متوسط براى تجارت ،
و فقراى آنها براى ریا و تظاهر! در آن زمان اقوامى پیدا مى شوند که قرآن را براى غیر خدا فرا مى گیرند، و با آن همچون آلات لهو رفتار مى کنند، و اقوامى روى کار مى آیند که براى غیر خدا علم دین فرا مى گیرند، فرزندان نامشروع فراوان مى شود، و قرآن را به صورت غنا مى خوانند، و براى دنیا بر یکدیگر سبقت مى گیرند.
سلمان عرض کرد: آیا این امر واقع مى شود اى رسول خدا؟!.
فرمود: آرى ، سوگند به کسى که جانم به دست او است ، اى سلمان ! این در زمانى است که پردههاى حرمت دریده مى شود، گناه فراوان ، بدان بر نیکان مسلط مى گیرند، دروغ زیاد مى شود، لجاجت آشکار، و فقر فزونى مى گیرد، و مردم با انواع لباسها بر یکدیگر فخر مى فروشند، بارانهاى بى موقع مى بارد، قمار و آلات موسیقى را جالب مى شمرند، و امر به معروف و نهى از منکر را زشت مى دانند.
به گونه اى که مؤ من در آن زمان از همه امت خوارتر است قاریان قرآن و عبادت کنندگان پیوسته به یکدیگر بدگوئى مى کنند، و آنها را در ملکوت آسمانها افرادى پلید و آلوده مى خوانند.
((سلمان )) عرض کرد: آیا این امر واقع مى شود اى رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلّم )؟!.
فرمود: آرى ، سوگند به کسى که جانم در دست او است ، اى سلمان ! در آن هنگام ثروتمند رحمى بر فقیر نمى کند، تا آنجا که نیازمندى در میان جمعیت به پا مى خیزد و اظهار حاجت مى کند ، و هیچکس چیزى در دست او نمى نهد!.
((سلمان )) گفت : آیا این امر شدنى است اى رسول خدا؟!.
فرمود: آرى سوگند به کسى که جانم به دست او است ، اى سلمان ! در آن هنگام ((رویبضة )) سخن مى گوید!.
سلمان عرض کرد: پدر و مادرم فدایت باد اى رسول خدا! ((رویبضة ))
چیست ؟
فرمود: کسى درباره محروم سخن مى گوید که هرگز سخن نمى گفت (و کسى اظهار نظر مى کند که مجال اظهار نظر به او نمى دادند)
در این هنگام طولى نمى کشد که فریادى از زمین برمى خیزد، آنچنان که هر گروهى خیال مى کنند این فریاد در منطقه آنها است .
باز مدتى که خدا مى خواهد به همان حال مى مانند، سپس در این مدت زمین را مى شکافند و زمین پاره هاى دل خود را بیرون مى افکند، فرمود منظورم طلا و نقره است ، سپس به ستونهاى مسجد با دست مبارکش اشاره کرد و گفت : همانند اینها! و در آن روز دیگر طلا و نقرهاى به درد نمى خورد (و فرمان الهى فرا مى رسد) این است معنى سخن پروردگار ((فقد جاء اشراطها)).
چه خبره!
:)